حالا دیگر باید گفت شاهد شکل گیری طیف جدیدی از منتقدان قطبی در بدنه فدراسیون هستیم. وقتی مسعود عنایت با این بیپروایی قطبی را به «بهانهگیری» متهم میکند و از او میخواهد تا به فکر برطرف کردن مشکلات تیم ملی باشد، به معنای آن است که قطبی باید از این به بعد در جبهه جدیدی مبارزه کند. جبههای که شاید خود نیز در به وجود آمدن بخشی از آن تا حدی مقصر باشد. هر چند کاش عنایت هم به جای حمایت یک جانبه از مجموعه تحت نظرش در مواردی نیز به اشتباهات جبرانناپذیر داوران اشاره میکرد و میگفت چه برنامهای برای تنبیه آنان دارد. کاش...
این شدیدترین حمله یک مقام مسئول در فدراسیون به افشین قطبی است که در نگاه اول باور آن کمی سخت به نظر میرسد. البته قبل از آنکه قلاب عنایت به قطبی گیر کند به شایعات اخیر پرداخته و بعد ناگهان تیر آخر را شلیک کرده است . بخوانید خودتان متوجه میشوید. رئیس کمیته داوران ابتدا، در مورد احتمال پذیرش ریاست کمیته بینالملل فدراسیون حرف زد: «تا به حال هیچ صحبتی در این خصوص با من نشده است اما الان میگویم که غیر از کمیته داوران و کلا کارهای مربوط به داوری جایی نمیروم. من 10 سال قبل رئیس کمیته بینالملل فدراسیون بودم. بروم آنجا چکار کنم؟ حتی دبیر کلی فدراسیون فوتبال را هم قبول نمیکنم. کسی نمیتواند مرا از کمیته داوران بیرون کند.»
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
حالا ورزشیها علیآبادی را که زمانی پدر ورزش ایران لقب گرفته بود، به فراموشی خواهند سپرد. کسی که یک بازنده تمام عیار است. کسی که نمیدانیم با تتمه شهرت خود در پست ریاست کمیته ملی المپیک چه خواهد کرد.
1- دهها سال پیش، زمانی که یک مملکتدار، خود را پدر ملت ایران خواند، میرزاده عشقی نامی بود که فردا صبح با یک غزل ناب، شجاعانه پاسخی تاریخی به وی بدهد. سالها بعد اما زمانی که یک گزارشگر تلویزیونی، در مراسمی، به رئیس سازمان تربیت بدنی، لقب پدر ورزش ایران را داد، دیگر میرزادهای وجود نداشت و عشقیها شعر گفتن را کنارگذاشته بودند. با این حال جناب پدر، از انتقادات مصون نماند. او پس از هر شکست به عنوان پدر، بارها و بارها با این سوال مواجه شد که چرا با وجود تخصص در بخش عمران، برای خدمت، ورزش را انتخاب کرده است.
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...